دلنوشته ی 1
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
بعد از سالها وبلاگ داری تازه میخوام اولین دلنوشته ی خودمو تو وبلاگم بنویسم...
فعلا از این کار دو هدف دارم: یکی اینکه این یافته های نورانی جای نسبتا مطمئنی ثبت شود تا اگر روزی در تاریکی های روزمرگی و غفلت گرفتار شدم سری به مشعلهایی که روشن کردم بزنم و یادم آید نورها...
دوم اینکه شاید این مشعل ها چراغ راه کسی شود و مسیر زندگی خود را پیدا کند ان شالله ان یهتدی بنوره...
اما نکته ای که میخوام به خودم و دیگران متذکر بشم نکاتی بود که از عین القضات همدانی راجع به عشق خوندم...
اولا که میگه دریغا که عشق فرض راه است همه کس را! من اینطور برداشت کردم که یعنی عاشق بودن فرض مساله ی سلوک است یعنی زمینه ی حرکت ما عشق است پس عشق اولین مرحله ی سلوک انسان در این سیاره ی خاکی است و بدون این زمینه جایی برای حرکت نیست...
دوم چه زیبا گفته واقعا: سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد و دیوانگی عشق بر همه عقل ها فزون آید. هر که عشقی ندارد مجنون و بی حاصل است. هر که عاشق نیست خودبین و پرکین باشد و خودرأی بُوَد؛ عاشقی بی خودی و بی راهی باشد. دریغا همه جهانیان کاشکی عاشق بودند تا همه زنده و با درد بودَند!
سوما: بدایت (آغاز) عشق به کمال ، عاشق را آن باشد که معشوق را فراموش کند که عاشق را حساب با عشق است.
به احتمال زیاد یا منظور او عشق زمینی بوده و منظور او این بوده که در بند ظاهر معشوق نمان هرچند عشق یعنی میل به پیچیده شدن تمام ابعاد عاشق دور معشوق و یک بعد انسان جسم است ولی کمال جسم در دنیا به پایان می رسد پس ارزش چندانی ندارد بلکه باید به فکر کمالات و جمالات روح بود. زیبایی های حقیقی صفات و حالات و رفتارهای معشوق اند باید آنها را دوست داشته باشیم و این نمونه ی عینی می تواند زیبایی های آن حالات و صفات را به ما نشان دهد و ما را عاشق آنها کند. در واقع ما عاشق زیباییهای حالات و صفات شدیم و به این خاطر به معشوق هم عشق می ورزیم وشاید این دلیل توصیه ی خدا به مودت و محبت و عشق به ائمه ی معصومین است....
چهارما : هر چند که قاضی عشق الهی را برترین نوع عشق میداند اما به جد معتقد است که برای رسیدن به ذات حق و یکی شدن با وی باید عشق زمینی را تجربه کرد وی عشق مجرد به پروردگار را عشق صغیر میخواند اما عشق زمینی یا میانه نیز در دیدگاه وی وسیله است.چنان که خود میگوید:(از بهر آنکه تا عاشق روز به روز دیده وی پخته گردد تا طاقت بار کشیدن لقا الله آرد)...
یعنی عشق الهی نیازمند ظرفیتی عظیم و قلبی بزرگ است و پله پله باید به او رسید با توصیه هایی که آمد...
خدا ما را در این راه باریک و تاریک هدایت کند و نجات دهد و به سرمنزل مقصود برساند